BTS, Roman

#زندگی_من
#پارت_سیزدهم

از حموم که اومدم بیرون، حوله رو دورم پیچوندم. از روی سینه هام تا بالای زانو هام. درست انداخزه دامن مدرسم ولی کوتاه تر.

من- خیلی کوتاهه! ولی چاره ای ندارم سریع میرم تو اتاقم.

لباس زیرایی که شسته بودم و تو دستم گرفتم و خارج شدم. یکم دور و بر و نگاه کردم، تهیونگ نبود.
همینکه از حموم فاصله گرفتم تهیونگ از آشپز خونه اومد بیرون، مثل اینکه میخواست صدام بزنه

تهیونگ- یو..

همینکه چشش به موقعیتم خورد حرف شو قطع کرد. مات و مبهوت به هم خیره بودیم. اصلا مغزمون دستور هیچ کاری رو نمیداد، فقط شوک بودیم.
اون به قد و بالام نگاه میکرد من به چشایی که داشت آنالیزم میکرد.
چند لحظه بعد دور زد و پشت شو به من کرد. مثل لبو قرمز شده بودم.
[واااااای خاک تو سرت کننن!] با احتیاط طوری که با پاهای لیزم زمین نخورم از پله های سنگی دویدم بالا.
سریع خودمو تو اتاق پرت کردم.

من- خاک تو سرت، تو که ریدیییی!

یکم بلند تر گفتم ولی مطمئنم که نشنیده. اخه اون پایین بود و من طوری نگفتم که صدام پایین بره.
به آینه ای که به کمدم وصل بود خودم و نگاه کردم. به قد و بالایی که با اون حوله پیچونده بودم خیره شدم.

من- هییییییییی! تو که هیچ جات پنهون نیییس!

یک حوله الکی دورم پیچونده بودم. چقدر زشت بووود!
موهای خیسم و خشک کردم. کراپ شکلاتی مو با شلوار بگ مشکیم پوشیدم. موهامو باز گذاشتم.

من- خب، تموم شد

تو آینه به خودم خیره بودم.[آخرین باری که حموم رفتی کی بود؟] روزی بود که هنوز مامان بابام پیشم بودن. آره، الان میتونی گریه کنی.
زار میزدم. برای خانوادم فریاد میکشیدم و اسم شون و صدا میزدن. خانوادم، اونا بخاطر من مردن.
دو سه ساعتی فقط زار زدم. این کاری بود که من انجام داده بودم، من یک هرزه ام. بلند فریاد کشیدم

من- بخاطر تو اونا مردن. یوشی، ازت متنفررررررررررررم.

جوری فریاد کشیدم که حس کردم آدمایی که بیرون از خونه بودن هم شنیدن.
خودمو سیلی میزدم و سرزنش میکردم.

من- تو یک احمقی، تو یک بیشعوری، تو قدر نشناسی..

یکم که گذشت آروم شدم. جلو آینه نشستم.

من- از صورتت خون میاد یوشی

صورتم و خونی کرده بود. این خیلی برام عجیب بود. اخه کی فکر شو میکرد تا این حد پیش برم. اما اصلا مهم نبود، الان مهم گناه بزرگی بود که انجام داده بودم.
#BTS#ARMY_BTS#BTS_ARMY#ARMY#Jungkook#Teahyung#Namjoon#RM#R_M#J_hope#Jin#Jimin#Suga#Yoongi#AgustD#Nam_jin#Namjin#Teah_kook#Teahkook#Teah_jin#Teahjin#Jin_kook#Jinkook#Nam_kook#Namkook#Roman#Zendegi_man#Roman_Zendegi_man#yooshi
#بی_تی_اس#آرمی_بی_تی_اس#بی_تی_اس_آرمی#آرمی#جونگکوک#جونگ_کوک#تهیونگ#ته_هیونگ#نامجون#آرام#آرم_ام#جیهوپ#جی_هوپ#جین#جیمین#شوگا#یونگی#آگوست_دی#نام_جین#نامجین#ته_کوک#تهکوک#تهجین#ته_جین#جین_کوک#جینکوک#نامکوک#نام_کوک#رمان#رمان_زندگی_من#زندگی_من#یوشی